I could not ask for more


Lieing here with you
listenin' to the rain
smilin just to see
the smile upon your face

These are the moments
I thank god that I'm alive
These are the moments I remember all my life
I've found all I've waited for
And I could not ask for more

Looking in your eyes
seein' all I need
Everything you are
Is everything to me

These are the moments
I know heaven must exist
These are the moments
I know all I need is this
I've found all I've waited for
And I could not ask for more

I could not ask for more than this time together
Could not ask for more than this time with you
And Every prayer has been answered,
Every dream I've had's come true
I've found all I've waited for,
And I could not ask for more.




پ ن : فقط همین !

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

امروز ولنتاین بود ...جای تو بیشتر از هر لحظه دیگه اینجا خالی بود...پیش من...جایی که با هیچ موجود زنده ای پر نشد...

تو میدونی چی میگم....تو میفهمی...


بغض کردم...مثل بچه ها...لب ها مو ورچیدم و گوشه تخت نشستم.....قهرم....با خودم......


بارون میاد....و من عجیب صدای ضربه هاشو به نورگیر اتاقم دوست دارم.....


این روزها هرچی بیشتر فکر میکنم کمتر به چیزی که میخوام نزدیک میشم....تو میدونی چی میخوام..نه؟ میدونی و سکوت میکنی...شاید تمام چیزهایی که من میخوام بدونم همون هایی هست که تو ازش گریزونی....من رو رها کردی توی خلا مطلق و من این برزخ ندانسته ها رو دوست ندارم....

دلم برات تنگ شده....برای اون سکوت آزاردهنده ات و شوخی های وقت و بی وقتت...عجیبه..نه؟