میدونی ... تعهد همیشه من رو میترسونه .... کاش میتونستم واسه گرفتن این تصمیم بزرگ از خودت کمک بگیرم!!



پ ن : من لبریزم...از نیاز به تو!


چقدر همه چیز فرق میکنه!!

نظرات 2 + ارسال نظر
یه دخترسیگاری پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:16 ق.ظ http://tatal.blogsky.com

ترس ازمسئولیت طبیعیه..بیا دیدی چه سخن قصاری گفتم؟!به عبارتی سخنی از مادرعروس!

:) همچین بدم نگفتی ..مرسی که اومدی.

پیمان پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:31 ق.ظ http://www.mahdymoud.rzb.ir

سلام
دوست عزیز وبلاگ قشنگی داری به وبلاگ منم یه سری بزن واگه دوست داشتی میتونی با من تبادل لینک کنی پس منو با نام فراماسونری دجال آخرالزمان لینک کن بعد خبر کن تا منم لینکت کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد