امروز ولنتاین بود ...جای تو بیشتر از هر لحظه دیگه اینجا خالی بود...پیش من...جایی که با هیچ موجود زنده ای پر نشد...
تو میدونی چی میگم....تو میفهمی...
بغض کردم...مثل بچه ها...لب ها مو ورچیدم و گوشه تخت نشستم.....قهرم....با خودم......