بارون میاد... بارون میاد.... این زمان لعنتی نمیگذره.... من استرس دارم....نمیتونم نفس بکشم...
تا امروز تموم شه و من بفهمم جریان چیه چیزی از من نمیمونه...نمیمونه...
صدای سه تار میاد...نزن...نزن...نمیتونم جلوی اشک هام رو بگیرم....نزن... مگه من از این زندگی لعنتی چی خواستم.... ... چی خواستم.... چی خواستم......