گاهی اوقات به زنده بودنم شک میکنم!!گاهی هیچ علایم حیاتی نشان نمیدهم...


علایم حیاتی من به نبض و ضرب آهنگ نفس هایم ختم نمیشود....


نمیدانم چرا درست در مواقع حساس میمیرم!!این هم یک جور گشادی است دیگر!!


من پاستیل میخواهم...آدامس خرسی میخواهم....رژ لب قرمز با طعم توت فرنگی.....کودکی هایم را میخواهم....عروسک پارچه ای قرمزم را...


من همخوابگی میخواهم...با مادرم!!


من واژه نمیخواهم....میخواهم انگشت بزنم تا بالا بیاورمشان....


من فکر نمیخواهم...چرا کپک نمیزند؟؟؟


من از همه ی چیزهای مصلحتی دنیا متنفرم......از کلاه هم خوشم نمی آید...

نظرات 16 + ارسال نظر
ღیه کوچولو و آقاییش چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:05 ق.ظ http://yekocholoo.blogsky.com

گاهی فقط خسته ایم
از همه چیز..
اما جالب است با تمام خستگی این دنیا باز هم ادامه دارد
من دلـــــــــم لالایی مادر را میخواهد..!

خسته نیستم..یه جوریم!

محمد مزده چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:42 ق.ظ http://foulex.blogsky.com

از چتر هم بدم میاد !

:)

دختر شب های برفی(پیشی بانوی سابق!) چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ

چیزهای مصلحتی... من اصلا از مصلحت متنفرم...
چرا انقدر دلت گرفته؟
راستی اسممو عوض کردم اگه می شه اسم لینکمو عوض کن. مرسی:*

دلم نگرفته ها!!!
باشه عزیزم عوض میکنم. :*

دختر شب های برفی پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ب.ظ

مرسی که اسممو عوض کردی:*
آخه نمی دونم چرا همش حس می کنم این روزا نوشته هات بوی دلتنگی داره....

خواهش میکنم عزیزم :*
نمیدونم اگه اینجوری حس میکنی حتما هست دیگه... :)

چیا پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:20 ب.ظ http://http:http://www.kardo1.blogfa.com///

دوست عزیز من از دو رویی متنفرم

:)

امیر جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://www.yaghy.blogsky.com

آفرین به نظر من هم انگشتت رو بکن تو گلوت و هرچی رو که خوردی بالا بیار
گاهی اوقات لازمه که انسان هرچی بوده و هرچی هست رو فراموش کنه یک زندگی تازه رو شروع کنه
یک زندگی تازه اون طور که خودش می خواد

میدونی امیر جان بالا آوردن همین واژه ها کافیه...
و با زندگی تازه موافقم کاملا...این روزها دقیقا دارم این کار رو میکنم...

سحر شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:45 ب.ظ http://saharri.blogsky.com

من هم...

سحر شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:45 ب.ظ http://saharri.blogsky.com

من هم...

سحر شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ب.ظ http://saharri.blogsky.com

راستی با اجازت لینکت میکنم

مرسی عزیزم...

امیر شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.yaghy.blogsky.com

خوشحالم برات که داری نه یک تجربه تازه بلکه یک زندگی تازه رو شروع میکنی

امید وارم همیشه در همه جا در همه وقت اینقدر شاد و موفق و سرزنده باشی که از هر لحظه زندگیت به نام بهترین لحظه زندگیت یاد کنی

به امید دیدن روز های پر از شادیت

:) مرسی امیر عزیز....

[ بدون نام ] یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ق.ظ http://3aban.blogsky.com

سلام.

رفیق آدم باید گاهی وقت ها خودش رو به خریــت محض بزنه! تا بتونه زنده بمونه! باور کن!

درضمن کد آهنگ رو کپی کن و تو ویرایش وبلاگت paste کن.
همین.

خر بودن برای آدمی مثل من خیلی سخته....

قسمت دوم هم که گفتی برای من نبود... :)

ممنون که میای.

[ بدون نام ] یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ق.ظ

! oh sorry

قسمت دوم نظرم رو اشتباهی برای شما نوشتم! ببخشید.

:)

لونا یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ

از کامنتت ممنون عزیزم...

خواهش میکنم :)

negar دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:24 ب.ظ http://zemzemehaykhamooshi.blogsky.com/

سلام دختر ماه
خوبی ؟ آخه چند شب که ماه در نمی یاد و گفتی که به علایم حیاتی ات هم شک داری!!! گفتم نکنه تو جای اون نشستی ؟
ول کن این اراجیف ..خوبی ؟

به قول یکی از پستهام...وقتی حوض خانه ات میخشکد ٬ماه به حوض خانه ی دیگری خواهد رفت....بهتره حوضت رو چک کنی...
مرسی که سر میزنی...این روزهای من هم عجیب به اون خری شبیه هست که تا خرخره تو گل گیر کرده.... :)

Ξ T Ξ Я N ∆ L دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:24 ب.ظ http://eternal.blogsky.com

مردن مصلحتی شاخه های شهریور چطور؟

شاخه های شهریور؟؟منظورت رو نفهمیدم...

Ξ T Ξ Я N ∆ L سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:20 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

شاخه های شهریور ... که برگ ها نم نم طرد می شوند ... برگ ها ... برگ های هزاران شاخه های بی سرانجامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد