دورم............از همه................خیلی دور.......




...و این راضیم میکنه....





وصیت عجیب مرحوم حسین پناهی

عکس : مزار حسین پناهی

 
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
ماییم که یا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم هر پسین

 
 

 

وصیت عجیب

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش میطلبم.

این متن در عین سادگی چه حرفها برای گفتن دارد!!!

م ـ ا ـ د ـ ر

امروز به بهانه ی روز مادر خستگی دستانی را میبوسم که برای بالیدنم چروک شد...شیارهای صورتی که در اونها فقط رنج میبینم و یک دنیا مهربانی...


امروز به جوانی مادرم می اندیشم که قطره قطره آب شد برای آبیاری درختان زندگیش تا برگ و میوه بدهند ....


امروز کودکانه آغوشی را جست و جو میکنم که بی دغدغه در آن میخزم و بو میکشم همه ی چیزهای خوب را ....بوی نوازش بی منت را...بوی لبخند های بی پاسخ را .....بوی نگرانی های خوشمزه را ....بوی امنیت کودکی هایم.... بوی مادرم را...


چقدر خوب است که در اتاق کناری خوابیدی مامان...


روزت مبارک فرشته ی همیشه فداکارم.

یک....دو....سه......و....


چقدر خوب است که شمردن را فراموش کرده ام!!!نه روز شمارم یادم مانده..نه تعداد روزهای نبودن....یا بودن...


و تازگی ها متوجه شدم که چقدر  زیاد  از (کم) بدم می آید!!


پ ن: این کلمات به ذهنم حمله کرد و من هم ثبتشان کردم...همین!

روز شمار

اولین روز از عهدی که با خودم بستم میگذره....این در واقع چیزی نیست بین من و تو!!این عهد چیزیه بین من و خودم!!!


امروز که خوب گذشت....من میتونم!و این خیلی خوشمزه اس!